من یک لکتر را برای نگرش بدی آموختم تصاویر سوپر خارجی
دوست داشتنی برای پیاده روی بود، اما او در مورد برنامه های او برای شب به مردی که شیوه پوشیدن او را می دید و آرایش زیبا را در چهره اش می دید، چیزی نگفت. اما بیشتر از همه او عصبانی بود که دختر حتی با او حرف نمی زد و وقتی دستش را روی ران گذاشت، ناگهان از پایش بیرون آورد و شروع به ضرب و شتم مرد روی گونه کرد. هیچ یک از عوضی این کار را برای او انجام نداد، بنابراین او را از جیب خود برداشت و نوک پستان خود را با لب هایش بچرخاند. آن را بر روی زمین انداخت. من کمربند و پرواز خودم را قطع کردم، یک شلوار بزرگ از شلوارم بیرون آوردم و بلافاصله شروع به مجبور کردن او کردم تا یک نفس برای خودم انجام دهم. جوراب شلواری بین پاها با یک گروه لاستیکی و شروع به فاک بیدمشک. و هنگامی که یک دوست شروع به خشم حتی قوی تر. جای سوراخ را جایگزین کرد و دیک خود را در یک نقطه انداخت. او عضله را به صورت سوار و سرطان کشید. باز هم روی زمین انداخته شد، دستور تصاویر سوپر خارجی دهی دهانش را باز کرد و موهایش را در دهان نگه داشت.
