من یک بطری شیر در مهبل من گذاشتم و آن را فیلمهای سوپرخارجی باحال به شدت به پایان رساندم

01:15
1050

ماریا هر دو دست را زیر پیراهن گذاشت، نوک سینه ها را احساس کرد و انگشتانشان را به آنها تزریق کرد. او به پشت مبل در زانوهایش ایستاده بود، دستش را تا کمر کشید. من پیراهنم را برداشتم و توپ را با کف دستم گرفتم. به نوبه خود، گیلاس را با زبان طولانی خود لیسید، شورت های خود را برداشت و گربه را با فیلمهای سوپرخارجی باحال چربی غلیظ روغن زد. من یک بطری پلاستیکی از شیر در دستانم گرفتم، قدش را بلند کردم و شروع کردم به محکم کردن آن در مهبل (واژن)، کشیدن پا. او الاغ خود را با سرطان اذیت کرد، خود را از پشت سر زد و تمام بدنش را تمام کرد.