برای فیلمبرداری از فیلم فیلم سوپر قدیمی خارجی در یک کافه ملاقات کرد
در خیابان غمگین بود و به همین دلیل این مرد برای دیدار از دخترانش در یک کافه رفت تا یکی از آنها را برای کار خود انتخاب کند. و زمانی که او چشم هایش را با یک دختر زیر یک چتر در خیابان دید. او به دستش اشاره کرد. اما او مستقیما به میز رفت، چای را برای خودش سفارش داد، و تنها بعد از آن روی میز عامل نشست، که از اولین لحظات مقاربت خود شروع به متقاعد کردن دختر به سینما کرد. او تلفن خود را ترک کرد و وقتی به او تلفن کرد، بلافاصله من را به استودیوی دعوت کرد. بلافاصله شروع به پرسیدن یک پوزیشن و زیبایی شگفت زده بلافاصله توافق، با جوانان الاستیک جوان لذت می برد. او هنگامی که فریبنده دوربین خود را به صورتش آورد، فریاد کشید، و او را با سرطان فریاد زد. در مواجهه با سوار حرکت کرد. سپس مردی با موهای خاکستری یک دوست دختر را از طرف دیگر کاشت. خزانه داری را بست و سوراخ خود را با فیلم سوپر قدیمی خارجی تقدیر پر کرد.
